پیروزی تعیین کننده اخیر چپ گرایان در انتخابات ریاست جمهوری کلمبیا، یکی از مهم ترین سنگرهای آمریکا در آمریکای لاتین را از چنگال طرفداران امپریالیسم آمریکایی خارج ساخته است. از سوی دیگر، با توجه به موقعیت برتر داسیلوا نامزد چپگرای ریاست جمهوری برزیل در نظرسنجی های انتخاباتی این کشور ، احتمالا "بولسانورو" یکی دیگر از مهم ترین سنگرهای غربگرایان در آمریکای جنوبی را از دست خواهد داد و آن را به دشمنان نفوذ آمریکا خواهد سپرد.
در آمریکای لاتین چه می گذرد؟
طی ماههای گذشته، شاهد ایجاد موج جدید سوسیالیسم و چپگرایی در آمریکای لاتین هستیم. شاید تا کمتر از دو سال قبل هرگز مقامات آمریکایی تصور نمی کردند که برزیل و کلمبیا به عنوان دو کانون اصلی مداخله گرایی کاخ سفید به دو سنگر مهم چپگرایان در "غرب زدایی" از آمریکای مرکزی و جنوبی تبدیل شود اما اکنون این اتفاق رخ داده است. پس از پیروزی چپگرایان در پرو و شیلی و تثبیت موقعیت دشمنان آمریکا در ونزوئلا، کلمبیا، کوبا، بولیوی و آرژانتین ، واشنگتن قدرت مانور خود را شدیدا در آمریکای لاتین از دست رفته می بیند. از اکنون تا حداقل 5 سال دیگر، آمریکا با بحرانهای زیاد و گره های کور متعددی در آمریکای مرکزی و جنوبی مواجه خواهد شد. خصوصا در این معادله، آمریکا بر روی توان مکزیک ( همسایه خود ) نیز نمی تواند حساب کند زیرا دولت این کشور نیز ماهیتی سوسیالستی دارد!
چرا تسخیر کلمبیا اهمیت داشت؟
پس از پیروزی چپگرایان در شیلی و پرو، مقامات آمریکایی اصرار بیشتری بر حفظ سنگر سنتی خود در کلمبیا داشتند. در ابتدای قرن بیستم و با شکل گیری موج سوسیالیسم در آمریکا لاتین با محوریت بازیگرانی مانند هوگوچاوز، مورالس و فیدل کاسترو، مقامات آمریکایی از طریق تقویت دولت وقت "اوریبه" در کلمبیا، این کشور را به عنوان حیاط خلوت خود در آمریکای لاتی حفظ کردند. دولت کلمبیا از سوی آمریکا مامور بود ضمن بر هم زدن زنجیره سوسیالیسم در آمریکای جنوبی، از ظرفیت امنیتی و نظامی خود نیز جهت مهار بازیگرانی مانند ونزوئلا استفاده کند. حتی برخی از مخالفان چاوز و بعدها مادورو در کاراکس از سوی دولت کلمبیا و ارتش این کشور مورد حمایت قرار می گرفتند.
این بار آمریکا در جریان شکل گیری موج جدید سوسیالیسم در آمریکای لاتین، این پایگاه سنتی خود را پس از سه دهه از دست داد! شبکه بی بی سی در یکی از تحلیلهای خود ضمن اشاره به این واقعیت می نویسد:
"در کلمبیا چندان نیازی به کودتای ضدچپ نبود، قدرت در دست رهبران راستگرای برخوردار از حمایت آمریکا مانده بود طوری که هوگو چاوز رئیس جمهور سابق ونزوئلا آن را اسرائیل آمریکای لاتین لقب داده بود. اما حالا رخدادی تاریخی در کلمبیا رقم خورده که ناظران را هم شگفتزده کرده، نخستین رئیس جمهوری چپگرا برگزیده شده است گوستاوو پترو، عضو پیشین سازمان چریکهای ام۱۹ و شهردار سابق پایتخت، بوگوتا."
ویژگی موج دوم سوسیالیسم
اگرچه برخی احزاب سوسیالیسم در آمریکای مرکزی و جنوبی خود را تحت عنوان " چپ نو" معرفی کرده اند، اما تمایل آنها در خصوص مبارزه با مداخله آمریکا در آمریکای لاتین و تقویت زنجیره سوسیالیستی در این منطقه غیر قابل انکار است. به عنوان مثال، اکنون، انتخاب یک رئیسجمهور سوسیالیست و معاون اولش، زنی آفریقاییتبار در انتخابات کلمبیا تازهترین نمونه از چرخشهای سیاسی در آمریکای لاتین و فاصله گرفتن از ایالات متحده آمریکا است.در حال حاضر در هفت کشور پرجمعیت آمریکای جنوبی، چپ در قدرت است: مکزیک، آرژانتین، پرو، بولیوی، ونزوئلا، کلمبیا و شیلی. در برزیل هم لولا داسیلوا شانس زیادی برای ریاستجمهوری مجدد دارد.
زنجیره ای که در آینده کامل تر می شود
انتخابات ریاست جمهوری برزیل در ماه اکتبر یعنی حدود چهار ماه دیگر برگزار خواهد شد. در حال حاضر لولا داسیلوا در نظرسنجیهای فعلی با اختلاف زیادی از رقیب خود پیش است. با قدرتگیری مجدد لولا، موج چپ در آمریکای لاتین چهرهای یکپارچهتر و بارزتر به خود میگیرد.بدین ترتیب، اگر برزیل هم به جمع مکزیک، آرژانتین، پرو، ونزوئلا، بولیوی، کلمبیا و شیلی اضافه شود، هشت کشور پرجمعیت آمریکای لاتین به چپ متمایل شدهاند.به این فهرست باید کوبا و نیکاراگوئه را نیز اضافه کرد. جدای از دولتهای چپگرای کوبا و ونزوئلا، دانیل اورتگا، رئیسجمهور مخالف آمریکا هم در نیکاراگوئه چهار انتخابات اخیر ریاست جمهوری را برده و اکنون بعد از فیدل کاسترو رکورددار زمامداری در منطقه است.
ضمن آنکه ایجاد موج جدید چپگرایی که تلفیقی از احزاب چپ سنتی و چپ نو خواهد بود، بر معادلات قدرت در دیگر کشورها مانند اکوادور، اروگوئه و پاراگوئه نیز تاثیرگذار خواهد شد. البته پس از پیروزی خیره کننده سوسیالیستها در انتخابات ریاست جمهوری شیلی، بسیاری از تحلیلگران آمریکایی نسبت به قوی تر و گسترده تر بودن موج جدید چپگرایی در آمریکای لاتین هشدار دادند. تقریبا سه ماه پیش که در شیلی، گابریل بوریچ جوان، پس از چند دهه حکمرانی رهبران راستگرا و میانهرو در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسید، ناظران آن را نشانه دیگری از «چرخش به چپ» دانستند و پیشبینی کردند که این بر انتخابات سال ۲۰۲۲ کلمبیا و برزیل تاثیر میگذارد.
حیاط خلوت یا بلای جان آمریکا ؟!
در حالی که استراتژیستهای آمریکایی در یک نگاه استعمارگرایانه و سلطه جویانه، همواره از آمریکای لاتین به عنوان حیاط خلوت خود یاد می کردند، تحولات اخیر در آمریکای مرکزی و جنوبی شدیدا آنها را نگران ساخته است. موج جدید سوسیالیسم در آمریکای لاتین به مراتب نسبت به قبل گسترده ترو تاثیرگذار تر خواهد بود ضمن آنکه با توجه به احتمال بازگشت جمهوریخواهان به کاخ سفید در انتخابات ریاست جمهوری 2024 ، بازیگران چپگرا در آمریکای جنوبی و مرکزی همگرایی بیشتری را با یکدیگر در مواجهه با توطئه های آمریکا صورت خواهند داد.
بدونشک آنچه در زمان حال و آینده آمریکای لاتین رخ داده و خواهد داد، مصداق عینی شکست تمامعیار آمریکا در این حوزه جغرافیایی غنی و مهم محسوب میشود. در زمانی نهچندان دور، استراتژیستهایی نظیر برژینسکی و کیسینجر تاکید داشتند آمریکای لاتین حکم حیاط خلوت راهبردی واشنگتن را دارد و از این رو، باید از شکاف بین نسلها در این منطقه در مسیر حذف انگیزه «مقابله با مداخلهگرایی غرب» استفاده کرد؛ خواستهای که اکنون به صورت کاملا برعکس تحقق پیده کرده است...